گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هو از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامی ات هر دم بنازم
گفتا که از اعمال خوبت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جست و جویم
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم علی کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم که شام تار دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم